به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، برادر پاشااوغلی یکی از رزمندگان تیپ ادوات لشکر 10 سید الشهدا علیه السلام در خاطره ای درباره همرزم شهیدش می گوید:
شهیدمصطفی رمضانی تنها فرزند پسر خانواده بودند که البته پدرمحترمشان نیز در ارتش مشغول خدمت بود.
خاطره ای که از ایشان دارم؛ چند روز قبل ازشهادتشان به اتفاق چند نفر از
دوستان گفتیم بریم یک سری عکسهای عملیاتی بیندازیم که در خط مقدم در
دیدگاه و کنار سنگر اقدام به عکس انداختن نمودیم که کم مانده بود مورد
اصابت ترکش خمپاره قرار بگیریم. بعد رفتیم واحد مینی کاتیوشا و واحد خودمان
و چه عکسهای خوبی به هنگام شلیک گلوله انداختیم. بعد به توپخانه ارتش
رفتیم و به علت اینکه از قبل با فرمانده توپخانه آشنائی داشتیم با کمال میل
و همکاری با آنها د رهنگام شلیک توپخانه چه عکسهائی انداختیم که واقعا به
یادماندنی بود.
بعد از چند ساعت وقت گذاشتن ناگهان متوجه شدم شماره
انداز دوربین شماره 39 را نشان می دهد. در حالیکه فیلم دوربین36تایی بود!
با این حال گفتیم شاید چندتا اضافه انداخته ولی دلمان راضی نشد و رفتیم به
داخل سنگر زیر پتو و دوربین را باز کردیم که یه وقت فیلمش نور نبیند ولی
چشمتان روز بد نبیند، دیدیم اصلا دروبین فیلم ندارد! چون موقع راه افتادن
عجله داشتیم یادمان رفته بود فیلم داخل دوربین بیاندازیم. خلاصه کلی به این
کارمان خندیدیم و افسوس خوردیم به آن همه زحمتی که برای ثبت آن لحظه وقت
گذاشته بودیم. خداوند روح تمام شهدا را شاد بگرداند.
* در عکس بالا، شهید رمضانی در وسط تصویر دیده می شود.
بعد از چند ساعت وقت گذاشتن ناگهان متوجه شدم شماره انداز دوربین شماره 39 را نشان می دهد. در حالیکه فیلم دوربین36تایی بود!